تعادل بصری و رنگی در عکاسی
آیا تا به حال به یک عکس واقعاً زیبا نگاه کرده اید و احساس کنید که چیزی کاملاً درست نیست؟ اگر احساس کنید چیزی در عکسی مشکل دارد، اما نمی توانید آن را مشخص کنید، به احتمال زیاد تعادل بصری در آن عکس وجود نداشته باشد. اگر برخی از عناصر موجود در عکس تعادل نداشته باشند، حتی یک ترکیب بندی خوب، میتواند خسته کننده به نظر برسد. ما در این مقاله به چگونگی ایجاد تعادل بصری در عکاسی می پردازیم و امیدواریم این عنصر ترکیبی مهم اما دست کم گرفته شده را بهتر توضیح بدهیم.
ممکن است تمایل داشته باشید که تعادل بصری را در بین عناصر فیزیکی در صحنه به وجود بیاورید، اما تعادل بصری بیشتر از این صحبت هاست. میتوان آن را با رنگ، تن، موقعیت، چشم انداز و حتی مفاهیم دیگر مثل کنتراست در عکاسی تعریف کرد. تصویری که از نظر بصری متعادل باشد، تصویری است که در آن چشم روی سوژه اصلی متمرکز شده، اما از دیگر عناصر صحنه نیز آگاه می شود. این عناصر دیگر از نظر بصری سوژه را تکمیل می کنند نه اینکه از آن کم کنند. تعادل بصری اغلب مکمل سایر انواع ترکیب بندی است، قانون یک سوم، مارپیچ طلایی و بسیاری از موارد دیگر همگی نیاز به تعادل بصری دارند.
ایجاد تعادل بصری در عکاسی در بسیاری از بخش های عکاسی کاربرد خواهد داشت، از عکاسی صنعتی گرفته تا عکاسی منظره، عکاسی محصول و … ترکیب بندی مناسب در عکس نیاز به تخصص و دانش دارد. ما در استودیو عکاسی لحظه نگاری با استفاده از این دانش به شما در ایجاد جاذبه بصری در عکس های خود با استفاده از تعادل کمک می کنیم تا عکس های بهتری داشته و نظر مخاطبان را به آن جلب کنید. برای دریافت مشاوره با ما تماس بگیرید.
این دو رکن اصلی تعادل بصری هستند، همانطور که میدانیم تقارن یک ابزار ترکیبی است که به خوبی استفاده می شود، اما اگر یک المان از دو نیمه جرم بصری بیشتری نسبت به دیگری داشته باشد، افکت را از دست می دهید. یک مثال کلاسیک از یک تقارن بصری متعادل، منظره ای است که در یک دریاچه منعکس شده باشد. با قرار گرفتن ساحل دریاچه در امتداد مرکز افقی کادر، تصویری متقارن و متعادل داریم.
تقارن و عدم تقارن
عدم تقارن جایی است که از یک شی ثانویه برای متعادل کردن موضوع اصلی خود استفاده کنیم. به عنوان مثال، در این عکس از پل زنجیره ای در بوداپست، موضوع اصلی پل است، اما به جای قرار دادن پل در مرکز و استفاده از پرسپکتیو در عکاسی، به طور متقارن، به سمت چپ افست شده است. از نظر بصری با ساختمان های زیبا در پس زمینه متعادل می شود که بدون اینکه از خود سوژه بکاهد، عکس را بهبود می بخشد.
تعادل بصری در عکاسی
شاید این مورد رایج ترین شکل تعادل بصری در عکاسی است، که مستلزم آن است که عناصر فیزیکی صحنه خود را با هم پوشش دهید. در عکس زیر که در گنت بلژیک گرفته شده است، موضوع اصلی منظره شهری در امتداد کانال است. برای متعادل کردن تصویر، نه تنها نرده های پل در عکس گنجانده شده است، بلکه دوچرخه ها نیز در سمت چپ قرار دارند. هردوی این عناصر به جای اینکه زیبایی را کاهش دهند، آن را تقویت می کنند. اگر دوچرخه ها نبودند، کل تصویر نامتعادل بود و وزن بصری بیشتری در سمت چپ وجود داشت که از سوژه اصلی ما کم می کرد.
تعادل فیزیکی
در عکس زیر، از کوه های یخ در گرینلند، کوه یخ کوچکتر از نظر بصری جذاب تر از کوه های یخی بزرگتر است. برای اینکه تعادل بصری خوبی در عکاسی داشته باشیم، به یخ کوچک نزدیک شده و بزرگترها را در پس زمینه قرار داده اند. یخ کوچکتر به وضوح سوژه است و در عین حال با موارد بزرگتر و کم اهمیت در پس زمینه تمجید می شود.
تعادل بصری در عکاسی
همچنین میتوان با استفاده از رنگ تعادل بصری در عکاسی خود ایجاد کنید. یکی از راه ها استفاده از رنگ های اصلی برای تضاد با یکدیگر است، همانطور که در این عکس از انبار نروژی دیده می شود. ما از دو رنگ اصلی قرمز و سبز برای ایجاد تعادل بصری استفاده کرده ایم. رنگ های سبز ملایم، قسمت زیادی از تصویر را پوشش میدهند، اما با برجسته کردن رنگ قرمز انبار، توجه ما را به آن جلب می کنند.
تعادل رنگی
علاوه بر رنگ های اصلی یا ثانویه، می توانیم از رنگ های مشابه برای تعادل بصری در عکاسی استفاده کنیم. در این شات از یک ماشین قدیمی در حیاط اودسا، مساله اصلی زردی برگ ها و رنگ های پاستلی ساختمان های اطراف هستند که با هم تکمیل و متعادل می شوند.
تعادل رنگی
حوزه دیگری که می توانیم برای ایجاد تعادل بصری در عکاسی تلاش کنیم، استفاده از نور و سایه به عبارت دیگر، تن هاست. در عکس زیر، سایه ای که صخره ها روی آب می اندازند، نه تنها خطوط پیشرو، بلکه یک تعادل بصری در عکاسی بین آب های تاریک و خالی و سایه های روشن تر ایجاد کرده است که چشم ما را به سمت قایق کوچک هدایت می کند. همچنین در صفحه عمودی، متقارن و در افقی، نامتقارن است. ما میتوانیم از سایه برای کاهش اهمیت عناصر بصری در عکس هایمان استفاده کنیم؛ در حالی که از نور برای برجسته کردن آنها استفاده میکنیم.
نور و سایه
شاید درک توازن بصری مفهومی سخت باشد، اما بارزترین مثال تعادل مفهومی بین قدیمی و جدید، باستانی و مدرن است. در مثال زیر، دو تعادل مفهومی در جریان است. کلیسای جامع سنت پاولز باستانی در شیشه یک ساختمان اداری مدرن منعکس شده است، در حالی که درخت در تضاد ارگانیک با ساخته دست بشر است. مثال های زیادی از متعادل کردن مفهومی در زندگی وجود دارد، هنگامی که شروع به برقراری ارتباط کنید، آنها را در همه جا خواهید دید و از آنها در برقراری تعادل بصری در عکاسی خود بهره خواهید برد.
تعادل مفهومی
نعادل بصری در عکاسی بخشی حیاتی از ترکیب بندی است که اغلب نادیده گرفته می شود. برخی از عکاسان حرفه ای در لحظه ای که از منظره ای ناب عکاسی میکنند، میتوانند به وجود تعادل و عدم آن در منظره پی ببرند. برای دیگران، ولی نیاز به تمرین و زمان است. هنگامی که در حال عکاسی هستید، به برخی از اطلاعاتی که در این مقاله آمده است بیندیشید و ببینید آیا تصویر از نظر بصری متعادل است یا نه؟!
How useful was this post?
Click on a star to rate it!
Average rating 4.2 / 5. Vote count: 5
No votes so far! Be the first to rate this post.